Adama
Edvin hp
آدما رد میشن از کنارت هنو مثه قدیما همه چی خنده داره
هنو همه روح و جسمو بچه دارش
میکنن دلو با حرفا خدشه دارش ، هه هه
داره در میره از دست امشب هرجایی میره یه هرزست فکرم
میخوان باهات از نزدیک باشن آشنا
تو دنیات از سر صبح تا شب دادگاه
شده جنگ و دعوا حکم و طلاق
توی مشکلا سم مم بک وکلا
همه ی میخوان بگیرن ازت رشته کلام
در بیارن از کاست چشم مثه کلاغ
داره غالب میشه نیمه ی تاریک
داره هی پر تر میشه نیمه ی خالی
حتی، نداره گرمای قبل و خورشیدو
تو غصته حقیقتو کی بشه حالیش
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
تو هر حالتی بگی فکرو میکنم
حس میکنم همش اینه آخرین نفس
آخرین دفعست میزنم بال از این قفس
آ . .
شده انگیزه جدا از حس
شده از دود این شهر خدا هم فِس
ولی جنگیدم با اینکه کاکا سیاه نبودم
میگذره روزا با این پاپاسیا هنوزم
پول، __یرته میره و میاد
باید، نزنی حرصه جیبتو زیاد
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست ، شاید
یه جو معرفت گیر تو بیاد، داداش
یاد بگیر که قانون تویی
تو تلاش باش دلارو آروم کنی
آدما رد میشن از کنارت
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
آدما رد میشن از کنارت هنو مثه قدیما همه چی خنده داره
هنو همه روح و جسمو بچه دارش
میکنن دلو با حرفا خدشه دارش ، هه هه
داره در میره از دست امشب هرجایی میره یه هرزست فکرم
میخوان باهات از نزدیک باشن آشنا
تو دنیات از سر صبح تا شب دادگاه
شده جنگ و دعوا حکم و طلاق
توی مشکلا سم مم بک وکلا
همه ی میخوان بگیرن ازت رشته کلام
در بیارن از کاست چشم مثه کلاغ
داره غالب میشه نیمه ی تاریک
داره هی پر تر میشه نیمه ی خالی
حتی، نداره گرمای قبل و خورشیدو
تو غصته حقیقتو کی بشه حالیش
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
تو هر حالتی بگی فکرو میکنم
حس میکنم همش اینه آخرین نفس
آخرین دفعست میزنم بال از این قفس
آ . .
شده انگیزه جدا از حس
شده از دود این شهر خدا هم فِس
ولی جنگیدم با اینکه کاکا سیاه نبودم
میگذره روزا با این پاپاسیا هنوزم
پول، __یرته میره و میاد
باید، نزنی حرصه جیبتو زیاد
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست ، شاید
یه جو معرفت گیر تو بیاد، داداش
یاد بگیر که قانون تویی
تو تلاش باش دلارو آروم کنی
آدما رد میشن از کنارت
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
Credits
Writer(s): Avishai Cohen
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
Other Album Tracks
© 2025 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.