Dou Panjereh

توی یک دیوار سنگی دو تا پنجره اسیرن
دو تا خسته دو تا تنها، یکیشون تو، یکیشون من
دیوار از سنگ سیاهه، سنگ سرد و سخت خارا
زده قفل بی صدایی، به لبای بسته ما
نمیتونیم که بجنبیم، زیر سنگینی دیوار
همه عشق من و تو، قصه هست، قصه دیدار

همیشه فاصله بوده بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته، شب و روزای من و تو
راه دوری بین ما نیست، اما باز اینم زیاده
تنها پیوند من و تو، دست مهربون باده
ما باید اسیر بمونیم، زنده هستیم تا اسیریم
واسه ما رهایی مرگه، تا رها بشیم میمیریم

کاشکی این دیوار خراب شه، من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیای دیگه، دستای همو بگیریم
شاید اونجا توی دلها، درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون، دیگه دیواری نباشه

کاشکی این دیوار خراب شه، من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیای دیگه، دستای همو بگیریم
شاید اونجا توی دلها، درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون، دیگه دیواری نباشه



Credits
Writer(s): Shamaeezadeh Shamaeezadeh
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link