Bordi Az Yadam

بردی از یادم، دادی بر بادم، با یادت شادم
دل به تو دادم، در دام افتادم، از غم آزادم
دل به تو دادم، فتادم به بند
ای گل بر اشک خونینم بخند
سوزم از سوز نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز

چه شد آن همه پیمان که از آن لب خندان
بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن
کی آیی به برم ای شمع سحرم؟
در بزمم نفسی بنشین تاج سرم تا از جان گذرم
پا به سرم نه، جان به تنم ده
چون به سر آمد عمر بی ثمرم
نشسته بر دل غبار غم
زان که من در دیار غم
گشته ام غمگسار غم
امید اهل وفا تویی
رفته راه خطا تویی
آفت جان ما تویی

بردی از یادم، دادی بر بادم، با یادت شادم
دل به تو دادم، در دام افتادم، از غم آزادم
دل به تو دادم، فتادم به بند
ای گل بر اشک خونینم بخند
سوزم از سوز نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هموز



Credits
Writer(s): Gorginzadeh Gorginzadeh
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link