Zendanban

آه زندان آه زندانبان من
چهره ی غمگین خون در جان من
میله هایت بوسه گاهی تلخ بود
ای همیشه غافل از ایمان من
زخم زنجیرت مرا تا درد برد
ریشه های خواهشم را صبر خورد
رخوتت آمد و در فریاد من
زندگی و عشق رفت و مرگ مُرد
آه زندان آه زندانبان من
آه زندان آه زندانبان من
بودنم در پشت این زندان شکست
قایق امید من در گل نشست
روزهای بهترینم دفن شد
چشم های خسته را بر قبله بست
آه زندان آه زندانبان من
آه زندان آه زندانبان من
خواب من را تا بهاری تلخ بُرد
صبح آمد زخم هایم را شمُرد
آی
آی پاییز سیاه خاطرات
کو زمستانت چه شد یک مَرد مُرد
آه زندان آه زندانبان من
آه زندان آه زندانبان من



Credits
Writer(s): Siamak Baghdadi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link