Dashte Parvaneha

تیر کشید تاول پام
وقتی رسیدم آخر رام
من همون گوزن وحشی بودم
که دادم قله رو به دشت پروانه ها
سرما چشامو خیس کرده
صدام می زنه گرما
نگاه می کنم، پرواز عجیب پروانه ها رو
بی خبر از اینکه گرما شکار بود
توی مه، وقتی که مُرد اُمیدم
یه دختر که گُل می آورد رو دیدم
اومد با خنده به سمت من، اما
یه مرتبه یه گلوله خورد تو سینم
خون زد از تو شاهرگ راهم
فهمیدم سقوطه آخر راهم
سُر خوردم تو دوره ی سقوط
افتادم تو دامنه ها
دوره ی بیمار ویران
شغالا در حال نگاه به شیران
زنده موندم تا بفهمی
زنده است، هیپ هاپ ایران
بگو برسه این قصه تو باد
به گوش اون که نشسته تو خاک
دیواری که پُر بشه از گلوله
میشه یه نطفه گوزن، هر خشت سوراخش
مستقل، نغمه های لُخت
وزن حضور نعره های سرخ
می فهمی معنی حضور رو
وقتی کوه میومد پایین از پنجه های گرگ
اگه شرور بودی عملا
می فهمیدی چی می گم حضور بودی عملا
که هر نفس یعنی حضور
با هر قدم رو به سقوط
من واگنمو می کشم بیرون از ریلتون
تا دستامو پاکشون کنم از سیل خون
از دنیاتون که تو جنایت گیره
اما با این حال بازم حضورم بینتون
من واگنمو می کشم از ریلتون
تا دستامو پاکشون کنم از سیل خون
از این دنیاتون که توی جنایت گیره
اما با این حال دارم حضور بینتون
پیکانای آتیش از تو کمون
رها شدن، شهر شد پر خون
توی گندما پر شده دود
از گاوا فقط چند تا جمجمه موند
سوارا با شمشیر رقصون و فریاد
یه بچه ی کوچیک رو سُرسُره سوخت
مادر با جیغ و رعشه و تنها
بین چند تا سوار مست دور شده بود
بعد خط سم اسب ها و قصه ی جنگ
خورشید می رفت آهسته به غرب
یه پیرزن نشسته رو سنگ
دستهاش سایه بون چشمشه غرق
شده تو مسیر آغشته به جنگ
آخرین سوار که ناپدید شد
خندید رسید کالسکه ی مرگ
تو این کویر دور، امروز زمینه خون
اما نتیجه اونجوره که قبیله روزی
از زیر پوست می زنه بیرون
با یه طوفانی شبیه به دود
هر سوار جریح به خون
اون بذری که می کاشت رو ندیده بود
روزی که بشه سقف قبیله خورد
پره از غریبه هایی که بازم غریبه موندن
خورد و سیاه مثل کمر تازیانه
با لباسای سرخ وسط گاومیشا
نگو از میوه ی امید اصلا
به اونایی که زمین جنگ رو شخم می زدن
مرگ اینارو گفت و نشست
پیرزن تایید کرد با تاکید سر
من تو دامنه یادم رفت زخمام رو
آخرین تصویر محو میشه مرگ
اگه شرور بودی می دیدی
ارتفاع چه سرده به ترس، خو می گرفتی
بهتره که بجنگی ترکش شر
تا ته توی خنده ی زردتون
رفته چه نرم، پرده بِدَر
بهتره که بِکَنی تن نفس خسته ی بی رمق
یه قلبی که نبضی نداره بزار در بره شر
پاهای من می شه گرم
علی سورنا می خونه سر بده سر
رسانه منم، گفته بودم بزنه خاموش
رو چه غربه چه شرق
بزار خط بکشن روم، براز خط بکشن روم
تو این نژاد پرستای خنده به لحن
ماییم زبون هیپ هاپ با لهجه ی رپ
من واگنمو می کشم بیرون از ریلتون
تا دستامو پاکشون کنم از سیل خون
از دنیاتون که تو جنایت گیره
اما با این حال بازم حضورم بینتون
من واگنمو می کشم از ریلتون
تا دستامو پاکشون کنم از سیل خون
از این دنیاتون که توی جنایت گیره
اما با این حال دارم حضور بینتون



Credits
Writer(s): Ali Khoddami
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link