Ghorbate Talkh

غربت تلخ صدات رو میشناسم
گفتنی های نگاهت را میشناسم
سر بگذار بر شانه هایم
ابرک من
هق هق شب گریه هات رو میشناسم

بارش بی وقفه ای در لحظه هایم
سبزه با تو قامت اندیشه هایم
با حضورت آفتاب هستی من
مرهم زخم تن ناگفته هایت

خسته ام از این همه تکرارِ تکرار
خسته ام از لحظه های پوچِ بیمار
قصه ما قصهٔ سنگ و سبو شد
ای صبور، ای نازنین
ای بهترین یار

ای مرا برده به خواب شاپرک ها
همسفر کرده مرا با قاصدک ها
دستهایت را پلی کن تا شب من
در هراسم از هجوم تلخِ شک ها

غربت تلخ صدات رو میشناسم
گفتنی های نگاهت را میشناسم
سر بگذار بر شانه هایم
ابرک من
هق هق شب گریه هات رو میشناسم

شبنمی رو برگ سبزِ خاطراتم
چون عبور یک شراره در شبهاتم
باورم کن، باورم کن تا همیشه
سایه سار آبیم، من هم صداتم

وقتی از مرگ قناری قصه گفتی
از پرستو های عشق، دل خسته گفتی
برگ برگ گفته هایت باورم شد
وقتی از بغض دلت، سربسته گفتی

غربت تلخ صدات رو میشناسم
گفتنی های نگاهت را میشناسم
سر بگذار بر شانه هایم
ابرک من
هق هق شب گریه هات رو میشناسم

بارش بی وقفه ای در لحظه هایم
سبزه با تو قامت اندیشه هایم
با حضورت آفتاب هستی من
مرهم زخم تن ناگفته هایت



Credits
Writer(s): Reza Ashaari
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link