Yeki Dar Mizane

(ستون بد کویرما، برو)

چیزی مهم نیست جز علاج حال گوهم
میترسم از تنهایی، دوست دارم باشی دورم
این چی بود دادی بهم؟ ندارم فازشو من
یه دقیقه صبر کن، رنگا شد تازه روشن
یکی در می زنه
چه گردنبند خوشگلی
چشاتم آبی دریا، داره موج گنده ای
چندتا قایق، توشونم پر محموله ها
دادا، پشت سرشون میزنه ماموره داد (ایست)
دادا، ماموره داره یه دونه دختر رپکن
که نذاشته براش آبرو جلو مردم
عاشق رپ شده از کلاس پنجم
شعر میگه میبینه از تراسش شهرو
می تکونه سیگارشو کف بالکن
تنگ شده براش زندگی قد راهرو
سمت علاقه بره خالی کف حساب
تهرانم اون قدری آلوده است که نبینه ته راهو

یکی در میزنه ولی خب راهم دوره
از تراس دختره برسم کف خونه
یعنی کیه؟ اوکیه برای غذاست
نگران نباشید، من خودم جمعه حواسم
سالم رسید خشکی ساقی جنسا
دورش پر پلیس، آژیر بنزا
دویید کف محل، تاریکه چشما
جاییو نمی بینه، ماموره نمیده بهش راه
میشه دستگیر، یکی خبرو می رسونه
زنش دفن می کنه پولارو زیر خونه
پسرش ه رچی گل و تریاک بود میریزه تو توالت
می کشه سیمو کار بکنه سیفونه
ماموره سر کاسبو گذاشت رو کاپوت
اسلحه اش که پر شد، داد آب دهنو قورت
یاد دخترش افتاد، اعصابش شد خورد
با سه تا دونه فشنگ کرد جمجمشو پودر

یکی در می زنه، باشه ساییدی
چرا وا نمی کنی خودت، راهی نی
بذار میام، اوکیه ظاهرم
فقط باید برم بردارم عابرم
چه عابر بانک سبزی، شبیه جنگله
یه کلبه چوبی، توش چهار نفر میزنن قهقه
دو تا پسر، دو تا دختر بی دغدغه
می خورن، می بینن از تراسشون یه منظره
دختره با کارت خالی می کنه لاین
پسر تو پارچ خالی میریزه واین
بهشون میده حال نمی شناختن همو تا به حال
دارن بال، مهم نی همو بعدا بذارن قال
سکانس بعدی رو تخت
سکانس بعدش حموم
پسره عکس پدرشو تتو زده پهلوش
دختره دید یهو ترکید بغض ته گلوش
یادش اومد اون موقع ها که بابا بوده پهلوش
این پسر همون کاسب، اون دختر همون ماموره
این پسر همون کاسب، اون دختر همون ماموره
این پسر همون کاسب، اون دختر هم
یکی در میزنه