Tasnif

کش کش کشمکش و کش کش کشمکش و
گیر و دار اگر گذارد، حبیب اگر گذارد
کج کج کجروی، کج کج کجروی
روزگار اگر گذارد، حبیب اگر گذارد

بانگ موذن، مرا کشد به مسجد
بانگ موذن، مرا کشد به مسجد
ناله جان سوز تار، اگر گذارد
حبیب اگر گذارد، جانم اگر گذارد

خواهم که دهم دل، پس از این به پند واعظ
زان لعل لب و چشم خمار اگر گذارد

ای لاله عذارم، خون شد دل زارم
گفتم نکنم شکوه، دگر ز بی قراری
آن سلسله زلف نگار اگر گذارد
آن چشم خمار اگر گذارد
وآن چشم خمار اگر گذارد

کش کش کشمکش و کش کش کشمکش و
گیر و دار اگر گذارد، حبیب اگر گذارد
کج کج کجروی، کج کج کجروی
روزگار اگر گذارد، حبیب اگر گذارد

بانگ موذن، مرا کشد به مسجد
بانگ موذن، مرا کشد به مسجد
ناله جان سوز تار، اگر گذارد
حبیب اگر گذارد، جانم اگر گذارد



Credits
Writer(s): Traditional
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link