Riddle
آن چیست که چیستان است
آن چیست که چیستان است
آن چیست که می گه سالومه برخیز
هر روز سحرخیز، مثل عزیز جون
آواز مرغان، باغ پردیس
دغدغه های دیروز ترخیص
با آنکه دانم، توی خفقانم
آبی دریاها از آب نیست
آواز عشق مرغان جز طلب سفاد نیست
پس چیست چیست چیست چیست چیست چیست چیست؟
با وجود صخره های گردنم
علیرغم رسوایی سر و تنم
بزنم به تخته، لخته بسته
جراحتهای جنگم و برتن زنم
چیست که چیستان است آن چیست که چیستان؟
موجها کرده مکان در لب این دریا
شعله ها گشته نهان در دل این مجمر
تو ندانم به چه امید نهادستی
کاله خویش در این کشتی بی لنگر
آن چیست که می گه سالومه بکوش
هر روز به هوش، خانه به دوش
پتک سختی ها واسه پولاد پوستت
گوشت که کم بود دوبل کن آبگوشتت
زیرا چشم هام باز می شه هر روز صبح
گوشام می شنوه نغمه خروس رو
دستام می کنه نون رو
پام برگهای خزون رو
له می کنه تک تک
طی می کنه فرسنگ فرسنگ
خوش است زندگی، وقتی عسل تو چاییته
گاه به گاه رهاییته
هیچ
موجها کرده مکان در لب این دریا
شعله ها گشته نهان در دل این مجمر
تو ندانم به چه امید نهادستی
کاله خویش در این کشتی بی لنگر
آن چیست که می گه سالومه بشین
نغمه رو بنوا، درام رو بچین
تهران به توکیو، نیویورک به پکین
بنویس و بخون انگار داری بدهی
از ظلم و عدالت، سفید و وانتابلک
هیچ و مشتق صفر... بکن حسابت
با آنکه دانم، توی خفقانم فردا نیست اثری از کلامم
موجها کرده مکان در لب این دریا
شعله ها گشته نهان در دل این مجمر
تو ندانم به چه امید نهادستی
کاله خویش در این کشتی بی لنگر
آن چیست که چیستان است
آن چیست که می گه سالومه برخیز
هر روز سحرخیز، مثل عزیز جون
آواز مرغان، باغ پردیس
دغدغه های دیروز ترخیص
با آنکه دانم، توی خفقانم
آبی دریاها از آب نیست
آواز عشق مرغان جز طلب سفاد نیست
پس چیست چیست چیست چیست چیست چیست چیست؟
با وجود صخره های گردنم
علیرغم رسوایی سر و تنم
بزنم به تخته، لخته بسته
جراحتهای جنگم و برتن زنم
چیست که چیستان است آن چیست که چیستان؟
موجها کرده مکان در لب این دریا
شعله ها گشته نهان در دل این مجمر
تو ندانم به چه امید نهادستی
کاله خویش در این کشتی بی لنگر
آن چیست که می گه سالومه بکوش
هر روز به هوش، خانه به دوش
پتک سختی ها واسه پولاد پوستت
گوشت که کم بود دوبل کن آبگوشتت
زیرا چشم هام باز می شه هر روز صبح
گوشام می شنوه نغمه خروس رو
دستام می کنه نون رو
پام برگهای خزون رو
له می کنه تک تک
طی می کنه فرسنگ فرسنگ
خوش است زندگی، وقتی عسل تو چاییته
گاه به گاه رهاییته
هیچ
موجها کرده مکان در لب این دریا
شعله ها گشته نهان در دل این مجمر
تو ندانم به چه امید نهادستی
کاله خویش در این کشتی بی لنگر
آن چیست که می گه سالومه بشین
نغمه رو بنوا، درام رو بچین
تهران به توکیو، نیویورک به پکین
بنویس و بخون انگار داری بدهی
از ظلم و عدالت، سفید و وانتابلک
هیچ و مشتق صفر... بکن حسابت
با آنکه دانم، توی خفقانم فردا نیست اثری از کلامم
موجها کرده مکان در لب این دریا
شعله ها گشته نهان در دل این مجمر
تو ندانم به چه امید نهادستی
کاله خویش در این کشتی بی لنگر
Credits
Writer(s): Lisa Waagd, Salome Mc
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
Other Album Tracks
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.