Baad Pichid Too Mazra`eye Gandom
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
پشت زمینای خونه ی پدربزرگ
اینجا کویره؛ گرم، خشک، سخت، بزرگ
گفتم یادته نواختی برامون
با گندما سوت سوتک ساختی برامون
اومد یادم، اومد یادش و ساخت
سوت سوتک رو بازم نواخت
بازم نواخت، بادم نواخت
گندما می رقصیدن، اون بازم نواخت
پشت به من بود، وقتی برگشت دیدم
چشمهاش درخشیدن ولی بازم نواخت
زندگی گاهی ورم می کنه
سعی کن آروم باش و متین
سقوط کن به عمق رها شو
مثل نفس های عمیق
رهایی فرار نیست پشت هر گره
یه شیوه ی مبارزه است
این رو به رو شدن یعنی لمس واقعیت
و فراری از پناهگاه متنفره
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
گرم شدم من همه ی سرد رو
ایستادم احساس از حضوم گذشت
اشک درد رو شست غروبم شکست
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
آزاد شدم من همه ی درد رو
مرحم گذاشت رو زخم های بازم
ورودم به قعر، سقوطم به زخم
این منم یه انسان سخت که دنبال صحنه می گرده
جاری تو پهنای مرگ، گرچه می ترسه
بدون لحظه ای وقفه به سمت آینده
اون گلوله ای که می شه شلیک هرگز
به اسلحه بر نمی گرده
در انتهای هر زمستان
که دست ها و ساقه ها غروب می کند
آخرین انار دنیا به روی سنگ فرشی از جنس خون غروب می کند
در انتهای این تباهی، انتهای این هوای بد
انتهای کوچه های یاس
بن بست ها غروب می کند
در انتهای تن جان غروب می کند
در انتهای شب جهان غروب می کند
در انتهای فقر نان غروب می کند
و در انتهای آخرین رعد و آخرین ستاره آسمان غروب می کند
و باران غروب می کند
سواران غروب می کند، نامداران غروب می کند
تیر های چوبی از روی شونه های بردگان غروب می کند
در این سراسر غرق تباهی، آفتاب و آفتاب گردان
و مزرعه های سرگردان غروب می کند
اینجا که فواره ها جعل آبند
آبشاران غروب می کند
مثل تو که آخرین بند سرخ قامتت
از میون دست های خالی ما
به روی بومی از خیابان غروب می کند
خیابان غروب می کند
این منم یه انسان سخت که دنبال صحنه می گرده
جاری تو پهنای مرگ، گرچه می ترسه
بدون لحظه ای وقفه به سمت آینده
اون گلوله ای که می شه شلیک هرگز، به اسلحه بر نمی گرده
پشت زمینای خونه ی پدربزرگ
اینجا کویره؛ گرم، خشک، سخت، بزرگ
گفتم یادته نواختی برامون
با گندما سوت سوتک ساختی برامون
اومد یادم، اومد یادش و ساخت
سوت سوتک رو بازم نواخت
بازم نواخت، بادم نواخت
گندما می رقصیدن، اون بازم نواخت
پشت به من بود، وقتی برگشت دیدم
چشمهاش درخشیدن ولی بازم نواخت
زندگی گاهی ورم می کنه
سعی کن آروم باش و متین
سقوط کن به عمق رها شو
مثل نفس های عمیق
رهایی فرار نیست پشت هر گره
یه شیوه ی مبارزه است
این رو به رو شدن یعنی لمس واقعیت
و فراری از پناهگاه متنفره
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
گرم شدم من همه ی سرد رو
ایستادم احساس از حضوم گذشت
اشک درد رو شست غروبم شکست
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
آزاد شدم من همه ی درد رو
مرحم گذاشت رو زخم های بازم
ورودم به قعر، سقوطم به زخم
این منم یه انسان سخت که دنبال صحنه می گرده
جاری تو پهنای مرگ، گرچه می ترسه
بدون لحظه ای وقفه به سمت آینده
اون گلوله ای که می شه شلیک هرگز
به اسلحه بر نمی گرده
در انتهای هر زمستان
که دست ها و ساقه ها غروب می کند
آخرین انار دنیا به روی سنگ فرشی از جنس خون غروب می کند
در انتهای این تباهی، انتهای این هوای بد
انتهای کوچه های یاس
بن بست ها غروب می کند
در انتهای تن جان غروب می کند
در انتهای شب جهان غروب می کند
در انتهای فقر نان غروب می کند
و در انتهای آخرین رعد و آخرین ستاره آسمان غروب می کند
و باران غروب می کند
سواران غروب می کند، نامداران غروب می کند
تیر های چوبی از روی شونه های بردگان غروب می کند
در این سراسر غرق تباهی، آفتاب و آفتاب گردان
و مزرعه های سرگردان غروب می کند
اینجا که فواره ها جعل آبند
آبشاران غروب می کند
مثل تو که آخرین بند سرخ قامتت
از میون دست های خالی ما
به روی بومی از خیابان غروب می کند
خیابان غروب می کند
این منم یه انسان سخت که دنبال صحنه می گرده
جاری تو پهنای مرگ، گرچه می ترسه
بدون لحظه ای وقفه به سمت آینده
اون گلوله ای که می شه شلیک هرگز، به اسلحه بر نمی گرده
Credits
Writer(s): Ali Khoddami
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.