Amoo Zanjirbaf

عمو زنجیرباف زنجیر منو بافتی
با بمب و سوت و موشک خاطره مو ساختی
منو با دست بسته پشت کوه انداختی
میجوئم خاطره هامو

بابا اومده چی چی آورده ترکش و خشاب
میگه بکش دو خط عمودی با خط کش و مداد
بکش افقی برو بالاتر از منطق و حساب
بزار دستاتو عقب جلویی از جلو نظام
میگه بابا من زایده ی ذهنت تفاله ی دهه ی شصت من یه بیمارم
میگه ندارم شانس اینجا که سهل با ژن خوکمم حتی تو ایرانم
میگه پسرم بکش ازشون این سنتی ها عالین همه چی دارن
تستش کن شانستو پسر حاضرم بفروشم حتی من ویلامم
میکشه میکشه طول میشه
از بنز و بی ام و و پورشه میگه
عرض و میکنه تلخی يه شیر نی ها
گربه زبونش ترش دیگه
حاجی پوتین میگه بپوش عادی داس و چکش اونائيکه تو روسیه
پوشیدن رفتن به جنش عقد عروس خاورمیانه که سوریه
صدای اذان تو گوشم صدا میداد
دو ر می سل لا سی جاشو به فا میداد
فا که آره سی می سا زه و ساقی ها
دور میلاد و با فاسدا قاریا
بابا اومده چی چی آورده ترکش و خشاب
میگه نکش دو خط عمودی با خط کش و مداد
نکش افقی نرو بالاتر از منطق و حساب
نزار دستاتو عقب جلویی از جلو نظام
اینا اونان که شاکی بودن همیشه راضی از بازی بودن
جر میزدن جر زر زر تو فکر خرید غازی بودن
تا بچرونن غازاشون رو با آذوقه ی مفتی
تا که ببریم قاضی هارو ما ته کوچه پشتی
من نی من نی قد من نی اون دلش آب من دلم شیر
نخاله های شهر جنگی حرومی های بسته بندی
کش کی؟ کشکی نیست که مشتی بخوای با تانکت از رو ما رد شی از تو نطفه ضربه فنی ما رو نترسون از این کسشرها
ما هستیم از اونا که از بهار تو زمستون آبستنیم
زائیدیم و ریدیم بعد عنمون رو بدن خواجه نصیر پاشیدیم
تا بستیم نارنجک رو دور کمر و زدیم تو خاک حریف
نفهمیدیم حتی با ال اس دی پلنگ صورتی رو دیدیم خاکستری

عمو زنجیر باف زنجیر منو بافتی
با بمب و سوت و موشک خاطره مو ساختی
منو با دست بسته پشت کوه انداختی
میجوئم خاطره هامو

ما از اونایی هستیم که از بهار تو زمستون آبستنیم